سرود خستگی هایم....























دنیای دیوانه ی دیوانه....

گم شدن در گم شدن دین من است...نیستی در هست آیین من است....:)

 و شاید فردا....

دیگر "من" ای نباشد...

که بسراید....

سرود خستگی را....

به چشمانم بنگر....

و ببین که روزگار....

چه بر سرش آورده....

شاید دیگر فردا....

"دوستی"نباشد...

که بشنود....

سرود خستگی را....

میگویند نمیفهمیم درونت را...

میخواهند بشوم مانند آن ها....

که نیازی ندارند که سر دهند....

سرود خستگی را.....

اورا پیدا خواهم کرد....

او خواهد آمد....

بحث زمان مطرح نیست....

او خواهد آمد....

و پاسخ میدهد.....

سرود خستگی هایم را.....

 

 

خودم نوشتمش....

دقیقا مث قبلی....هر چی به ذهنم رسید رو نوشتم.....پس....مث قبلی....حرفاییه که از ته دلم میاد.....


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 17 مرداد 1393برچسب:,ساعت 20:22 توسط زینب| |

قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت